سامیهسامیه، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره
سامیناسامینا، تا این لحظه: 9 سال و 1 ماه سن داره

سامیه و سامینا

عمو علی

سلام به دخترای دوست داشتنی مامان و بابا روز چهارشنبه هفته گذشته عمو علی پیام داد که شنبه میان پیش ما ، سامیه جونم، وقتی که فهمیدی خیلی خوشحال شدی و خیلی منتظر بودی . بالاخره روز شنبه اوایل شب عمو و زن عمو با نجمه اومدن ،حسن آقا شوهر نجمه بخاطر کارش نتونسته بود بیاد اما عمو گفت که حسین هم داره میاد . بعد از چند دقیقه حسین و زینب با مه بان خانم(دوست خوبت ! ) هم رسیدن و تو مشتاقانه به طرفشون رفتی ومستقیم بردیش توی اتاقت و مشغول بازی شدی. عمو واسه سامینا به مناسبت تولدش یه گوشواره ، مه بان هم یه انگشتر آورده بودن که همون اول کار انگشترو دستت کردی وگوشواره های عمو رو پوشیدی ، گوشواره های خودتم دادی به سامینای بی نوا ...
27 خرداد 1394

سالروز ازدواج

تقدیم به همسرم که با آمدنش معنای بودن را دانستم. دیروز نهمین سال را با تو به پایان رساندم و با لطف الهی دهمین سال با تو بودن را آغاز کردم . همسر مهربانم میدانم شاید نبودم آنگونه که میخواستی اما تموم تلاشم را برای رضایتت انجام میدهم. وای که با زود رنجی ات چه کنم ؟ همان که حتی دیروز در سالگرد ازدواجمان کم مانده بود کار دستم دهد دیروز در نهمین نیمه شعبانمان به یاد آغاز عشقمان و نذری که بابام کرده بود فامیل را دور هم جمع کردیم و واقعاخوش گذشت ،مخصوصا شب ،پیش مامان .حیف که تو باید میرفتی سرکار و زیاد با من نماندی همسرم دوستت دارم با تمام وجودم ...
14 خرداد 1394
1